چند نمونه در سوژه یابی
برای تولید یک خبر یا گزارش خبری نخستین گام، جستجو برای دریافت و انتخاب یک موضوع خوب و پیدا کردن سوژه برای آن است. خبرنگار باید هنگام انتخاب موضوع برای یک گزارش خبری قبل از هر چیز به دو سوال پاسخ دهد.
اول اینکه بتواند موضوعی که انتخاب میکند را به مدیر رسانهای که در آن کار میکند بفروشد، به این معنا که سردبیر را قانع کند که موضوع مورد نظر وی ارزش آن را دارد که گزارشی از آن تهیه شود. دوم اینکه باید بتواند علاقمندی مخاطبانش را به شنیدن، دیدن یا خواندن گزارشش برانگیزد. (1)
چند نمونه عملی زیر در سوژه یابی میتواند شما را شگردهای سوژه یابی آشناتر کند..
چند نمونه
1- در محیط دانشجویی برای اینکه بتوانید سوژه پیدا کنید، لازم است کمی به مسائل اطراف خود دقیق باشید. گاهی اوقات صحبت های دوستانه شما و همکلاسی ها یا دوستانتان میتواند منبع یک سوژه عالی باشد. برگه، پرده، بنر یا اعلامیه ای که روی دیوار یا برد دانشگاه نصب میشود، صحبت های یکی از مسئولین دانشگاه، در دل های دانشجویان و اتفاقاتی که خود شما یا آن ها شاهد آن بوده اند، سوژه های مناسبی برای نشریه شما میتواند باشد.
یادم است یک سال و نیم پیش با دوستان جلسه نشریه گذاشته بودیم. بعضی از بچه ها که دیرتر میرسیدند، هرچه ما آدرس میدادیم، کلاس را پیدا نمیکردند. بعد که رفتیم بیرون دیدیم روی درب کلاس برگه ای چسبانده و رویش نوشته بودند "آزمایشگاه"!! بلافاصله از جا بلند شدم تا از این صحنه عکس بگیرم. اما یکی از بچه ها بلافاصله برگه را کند. و به همین راحتی یک سوژه آمد و رفت..
2- معمولا برای تهیه گزارش، اولین چیزی که به ذهن میرسد، اصل ماجراست. اما گاهی توجه به عقبه یا پشت پرده اصل ماجرا، میتواند حتی جذاب تر باشد. سال 90 گزارشی نوشتم درباره هفتمین جشنواره نشریات دانشجویی سراسر کشور با عنوان "جشنواره نشریات در چند سکانس" که البته عنوانش رو سردبیر محترم نشریه پیشنهاد داد. در این گزارش، از ابتدایی که خبر دعوت به جشنواره را دادند تا انتهایی که جشنواره تمام شد، همه چیز را ذکر کرده بودم و به تنها چیزی که نپرداخته بودم، خود جشنواره بود. این گزارش در دور بعد جشنواره رتبه چهارم را بدست آورد. همیشه دوست داشتم گزارش حاشیه ای دیگری هم بنویسم. اسمش را هم انتخاب کرده بودم: "گزارش یک جشن" از آن گزارش هایی که یا اجازه چاپش را ندهند و یا اینکه نشریه مان را توقیف کنند؛ که خب هیچ گاه فرصتش پیش نیامد..
3- گاهی اوقات بن بست، توقف، سکون، سکوت و
هر چیز مشابه آن خودش سوژه است. برای مثال بردی که داخل دانشگاه است
و مدتی است روی آن هیچ چیزی قرار نمی گیرد؛ دانشگاهی که در آن هیچ حرکتی
صورت نمی گیرد. سالها پیش یکی از استادان روزنامهنگاری در دانشگاه کابل بحث "خبر" را با
این حکایت آغاز میکرد: خبرنگار نشریهای برای تهیه گزارشی به یک جشن عروسی
میرود. در برگشت با نامیدی به مدیرش میگوید: جشن عروسی برهم خورد، از
این رو چیزی برای تهیه گزارش ندارم زیرا با اینکه عروس و مهمانان در جشن
حضور داشتند اما داماد غایب بود. مدیر میخندد و میگوید: خوب پس باید خبر
جالبی از این مراسم داشته باشیم: "عروسی بدون داماد". (2)
امین جوانشیر